فیض کاریزی شده چندی که سودایی تو غمگینم
شده الثلح طلق و جرح و قنصت في قلبنا
شده عو خا وحلو مودها
فیض کارزی
فیضان جمیل صاحب کی تصویریں
شده تبين المعادن ويجز كامله
شدها من الافيونه ياسر
شده هندي يخيخه ورجع وره
شده وتزول باكر
شده اجزائي حسن شاكوش
فیض کاریزی هستم خرابوبیمار
شده واحد من وسطيهم
فیض النور